بدون شک بعد علمى و آگاهى گسترده ائمه علیهم السلام در همه زمینهها از پایههاى اساسى امامت در طول حیات آن به شمار رفته و به عنوان یکى از معیارهاى مطمئن و روشن - که در دسترس همگان قرار داشت - براى تشخیص امام برگزیده از سوى خدا، از مدعى امامت، در جامعه اسلامى شناخته شده بود.
حاکمان ستمگر اموى و عباسى در رویارویى با پیشوایان حق به هر اقدامى - که به گونهاى در تثبیت موقعیت آنان و تضعیف موقعیت امامان شیعه مؤثر بود - دست زدند، و حتى موفق شدند چهرههاى وابسته و مزدورى را در لباس عالمان دین و فقیهان شریعت به مسلمانان تحمیل کنند، ولى هیچ گاه نتوانستند در میدان علم و دانش بر پیشوایان معصوم پیشى گیرند، و حتى نتوانستند در یک مورد و براى یک بار آنان را محکوم کنند، با آنکه برخى از آنان - مانند مامون - براى دستیابى به این هدف تلاشهاى فراوانى کرده و سرمایههاى زیادى صرف نمودند.
اساسىترین ویژگى علوم ائمه علیهم السلام، خدادادى بودن آن است. آنان در هیچ مکتب و نزد هیچ فردى درس نخواندند، بلکه در پرتو شایستگىها و لیاقتهایى که داشتند خداوند چشمهسارهاى زلال دانش و معرفت را در قلب پاکشان به جریان و جوشش انداخت و وجود مبارکشان را - به تعبیر امام هادى(ع) - گنجینههاى علم و جایگاههاى معرفتخویش (1) قرار داد.
«اسم اعظم خدا 73 حرف است و نزد آصف (بن برخیا) تنها یک حرف آن بود که چون خدا را بدان خواند، زمین - حد فاصل بین او و (پادشاه) سبا - براى او درهم پیچیده شد. آصف تخت بلقیس را برداشت و آن را نزد سلیمان برد، سپس زمین کشیده (منبسط) شد (و به حال نخست بازگشت). تمام اینها در کمتر از یک چشم بر هم زدن صورت گرفت.
ولى نزد ما از اسم اعظم الهى 72 حرف است و یک حرف آن نزد خداست که آن را در (خزانه) علم غیب به خود اختصاص داده است». (2)
بزرگترین خیانت زمامداران غاصب اموى و عباسى معاصر ائمه علیهم السلام به بشریت ، به ویژه مسلمانان؛ این است که با مشکلات و محدودیتهایى که براى امامان علیهم السلام به وجود آوردند، مانع نشر و گسترش علوم آنان در جامعه شده و مردم را از آن فیض بزرگ محروم ساختند.
این محدودیت درباره همه پیشوایان اعمال مىشد، ولى نسبت به عسکریین (پیشواى دهم و یازدهم) علیهما السلام با شدت بیشتر، به گونهاى که بخش اعظم دوران امامت امام هادى و تمامى دوران امامت امام عسکرى علیهما السلام در «سامرا» - که عنوان پادگان نظامى را داشت - تحت نظارت دقیق نیروهاى امنیتى دستگاه سپرى شد و براى مردم امکان دسترسى به آنان و استفاده از محضرشان وجود نداشت.
با این حال، امام هادى از هر فرصتى استفاده کرده و با افاضه شمهاى از علوم خدادادى خود به صورت کتبى یا شفاهى، در قالب سخن گفتن با افراد مختلف به زبان خود آنان، پیشگویى نسبت به حوادث آینده، خبر دادن از نیت افراد و. . . انسانها را از فروغ دانش خود بهرهمند کرده و بدین وسیله آنان را به شاهراه حق، رهنمون مىساخت. (3)
سلاح علم ویژه امامت و به کارگیرى آن در قالبها و پوششهاى یاد شده، کار سازترین، کوبندهترین و در عین حال بىخطرترین سلاحى بود که در شرایط حاکمیت جو خفقان آن روز، در اختیار پیشواى دهم(ع) قرار داشت و حکومت، هیچ راه و بهانهاى براى مبارزه با آن نداشت.
(1) السلام علیکم یا اهل بیت النبوة. . . و خزان العلم. . . السلام على محال معرفة الله. . . «زیارت جامعه».
(2) ر. ک. مناقب، ج 4، ص 406، الکافى، ج 1، ص 230، حدیث 3 و دلائل الامامة، طبرى، ص 219.
(3) در مباحث آینده بخش فعالیتهاى علمى امام هادى(ع) - به نمونههایى از این اقدامها اشاره خواهیم کرد.